شعر در مورد
احساس ،شعر در مورد احساس تنهایی،شعر در مورد احساس مسئولیت،شعر در مورد
احساسات،شعر در مورد احساس زن،شعر در مورد احساس گناه،شعر در مورد احساس
خوب،شعر در مورد احساس آرامش،شعر در مورد احساس عشق،شعر در مورد احساسات
زنانه،شعر درباره احساس تنهایی،شعری در مورد احساس مسولیت،شعر درباره احساس
مسئولیت،شعر درمورد احساس مسولیت،شعر در مورد ابراز احساسات،شعر در مورد
بیان احساسات،شعر در مورد بازی با احساسات،شعر در مورد بی احساسی،شعر
درباره احساسات،شعر در مورد حس خوب،شعری در مورد حس خوب،شعر درباره احساس
خوب،شعر درباره احساس عشق،شعر احساسی،شعر احساسی زیبا،شعر احساسی کوتاه،شعر
احساسی غمگین،شعر احساسی نو،شعر احساسی مادر،شعر احساسی ترکی،شعر احساسی و
زیبا،شعر احساسی بسیار زیبا،شعر احساسی باران،شعر احساس،شعر احساسی،شعر
احساس غریب،شعر احساس عاشق،شعر احساس جمیل،شعر زیبای احساسی،شعر های احساسی
زیبا،شعر عاشقانه احساسی زیبا،شعر های زیبای احساسی،زیباترین شعر
احساسی،شعر های احساسی و زیبا،یک شعر احساسی زیبا،شعر کوتاه احساسی و
عاشقانه،شعر احساسی کوتاه،شعر عاشقانه احساسی کوتاه،شعر های احساسی
کوتاه،شعر نو احساسی کوتاه،شعر کوتاه احساسی و زیبا،شعر کوتاه احساساتی،یک
شعر احساسی کوتاه،شعر های احساسی و کوتاه،شعر احساساتی غمگین،شعر های غمگین
احساسی،شعر های احساسی و غمگین،دانلود شعر احساسی غمگین،شعر عاشقانه
احساسی غمگین،شعر نو احساسی،شعر نوی احساسی،شعر نوشته احساسی،شعر نو
احساساتی،شعر های نو احساسی،شعر احساسی فیک،شعر احساسی بقربک،شعر احساسی و
عاشقانه،شعر احساسی عاشقانه،شعر احساسی بیک،شعر احساسی لا یوصف
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد احساس برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
بر فرو رفتگیهای این سنگ دست بکش
و قرنها عبور رودخانه را حس کن.
سنگها سخت عاشق میشوند
اما فراموش نمیکنند...
شعر در مورد احساس
من اگر روح پریشان دارم
من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازی دوران دارم
دل گریان،لب خندان دارم
به تو و عشق تو ایمان دارم
شعر در مورد احساس تنهایی
گویند خوشبختی دو نوع است:
یا آنکه از هر چیز احساس رضایت داشته باشی
یا آنکه کسی را داشته باشی تا موقع بدبختی ها کنارت باشد
که دسته دوم از خوشبخت ترین خوشبختانند …
شعر در مورد احساس مسئولیت
این تخیل نماند و احساس
وین تکاپوی منهیان حواس
شعر در مورد احساسات
جان ما را لذت احساس نیست
خاک ره جز ریزه ی الماس نیست
شعر در مورد احساس زن
آزاد باش و بنده احساس کس مشو
کازاده آن بود که نگردد اسیر کس
شعر در مورد احساس
از نگاه تو نور می بارد
شوق احساس و شور می بارد
شعر در مورد احساس خوب
آنگاه که در حاشیه ساحل می نیشینم
و آبی آسمان
و بی تابی امواج دریا را می بینم
وقتی نسیم آرام
از دریا میهمان ساحل می شود
وصدای امواج در هم گره خورده دریا را می شنوم
به یاد تو
به یاد احساس زیبایت
حرفهای سراسر عاشقانه و دلنشینت
به یاد دستان مهربانت
وجود آکنده از ترانه ات
و به یاد بی قراری دل خویش می افتم
و آرزو می کنم
کاش تو اکنون در کنارم بودی
تا دل بی تابم را آرام می ساختی
شعر در مورد احساس آرامش
در حضور خارها هم می شود یک یاس بود
در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
می شود حتی برای دیدن پروانه ها
شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
کاش می شد، حرفی از کاش می شد هم نبود
هرچه بود احساس بود وعشق بود و یاس بود…
شعر در مورد احساس عشق
آنقدر که از دست دادن چیزی
ما را افسرده می کند
از داشتن همان چیز احساس خوشبختی نمی کنیم…
و این ذات آدمیزاد است…!
شعر در مورد احساسات زنانه
شب و روز غرقه در احساس اویم
که تاجیست احسان او بر چکادم
شعر درباره احساس تنهایی
نبود عجب اگر کند از دیده ی ذکور
معمار کارخانه احساس منع خواب
شعری در مورد احساس مسولیت
به طفلی کرد باز احساس عالم
در او بالفعل شد وسواس عالم
شعر در مورد احساس
سخن نگو
هیچ نگو
فقط احساس کن
گوش نکن
نبین
حرف نزن
فکر نکن
فقط احساس کن
احساس کن که در اوج آسمانی
ابرها را لمس می کنی
بر آبی آسمان آرمید ه ای
خود را از تاریکی ها و تکرارها رها کن
و عشق زمینی
این عشق تو را آرام نمی سازد
تو همیشه سبزی
اما سبزی خویش را از یاد برده ای
شعر درمورد احساس مسولیت
تو شاگرد منی بنشین به سامان
بپرس از من که احساس چیست و ایمان
شعر در مورد ابراز احساسات
دلت مردست اگر زین درد فرداست
که بی شک زنده را احساس درد است
شعر در مورد احساس
هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که
نمیتوانی او را ببخشی بدان که اشکال از کوچکی روح
توست،نه از بزرگی گناه او
تلاش کن تا دوستی را بیابی که قلبی به وسعت دریا داشته
باشد،در آن صورت برای وارد شدن به قلب او نیازی به کوچک
کردن خود نداری .
شعر در مورد بازی با احساسات
جهان …
“همانند یک آینه است”
آنچه را که در درون خود،
احساس می کنید،
در دنیای بیرونی باز می یابید.
و دقیقا به همین خاطر است،
که برای اصلاح زندگی
باید از درون خود آغاز کنیم.
شعر در مورد بی احساسی
چو باطن پاک کردی بگذر از خواب
دمی احساس روحانی تو دریاب
شعر در مورد احساس
احساس می کنم که مرا فراموش کرد ه ای
آیا از آن زمان تا کنون به من فکر کرده ای
هر روز و شب به این خیال خوشم که مرا
در قلب خویش با عشق نهان کرد ه ای
هر گز فراموش نمی کنم حرف های عاشقانه ات
کی می شوم سیر از آنها ؟ مگر از یاد بر ده ای؟
خواهم که بنشینم کنارت وتکیه بر شانه ات دهم
تا من بگویم عاشقانه که با دلم چه کر ده ای
از دل برون نمی رود مهر تو ای ماه من
آیا تو مهر مرا از دلت پاک کرد ه ای؟
هر روز دلم با عشق توزنده می شود
شاید که عشق خویش را به من از یاد بر ده ای؟
احساس خویش را به من از دست داده ای؟
اما فراموش نکن که با دلم چه کرد ه ای
شعر در مورد حس خوب
عصبانی بودن ازدیگران یعنی شما
به اواجازه دهید،احساسات شمارا کنترل
کند و بر کیفیت زندگی شما تاثیر بگذارد!
این احمقانه است!
شعری در مورد حس خوب
گاهی کودک باش
جدی بودن را فراموش کن
بزرگتر که می شوی
زیباتر سخن می گویی
ولی احساس و طراوتت را از دست می دهی
کودک بودن
کوچک بودن نیست
لذت بردن از زندگی است.
شعر درباره احساس خوب
آسمان گفت که امشب ، شب توست
سرخی صورت گل ، از تب توست
آنچه تا عشق مرا بالا برد
بوسه گاهیست که نامش لب توست . . .
شعر درباره احساس عشق
نه قلب دارد
نه احساس!
اما سخاوت عجیبی دارد
نیمکت سرد و سنگی پارک!
شعر احساسی
سرگیجه بهانه بود ، میخواستم با تمام وجودم احساس کنم تکیه گاهمی !
شعر احساسی زیبا
نبود عجب اگر کند از دیده ذکور
معمار کارخانه احساس منع خواب
شعر احساسی کوتاه
گوی را از جا بجنباند به نیروی قضا
گر کند احساس منع از صولت او صولجان
شعر احساسی غمگین
ای دل آرا و دل و دلدار من
لا اله ! از عشق ، الا الله من
ای که لطفت ، خنده بر عصیان زند
در گذر ! از زشتی کردار من
سایه ای ، از روشنایی شد عیان
ای عجب ! این دل شد و دلدار من
آیینه ، بشکست و روی یار ماند
آه ! از شاهزاده ی احساسِ من
با تو ما را هست ، دوزخ چون بهشت
بر حرم ! هرگز مبادا راه من
دشمنی بد خواه ، با ما روبروست
رحمتی ! ای ساتر و غفار من
رنگ خودبینی ز قلبم پاک کن
سینه ام ! آیینه ی ادراکِ من
شعر احساسی نو
به سلامتی اونی که وقتی میدونه رو چیزی حساسی یا از کاری بدت میاد
حواسش هست که ناراحتت نکنه !
شعر احساسی مادر
آدما تکراری نمیشن عوض میشن و
اونقد دور میشن
ازت که دیگه احساس آشنایی نداری باهاشون:|
شعر احساسی ترکی
به نوعی کاین شهان را داشتی پاس
به حکمت های کس ناکرده احساس
شعر احساسی و زیبا
ای نورده آیینه احساس مرا
لطف تو کلید قفل وسواس مرا
شعر احساسی بسیار زیبا
ببین که بی تو، دریای وجودم خشک شد
و عطر وجودم گم شد
و حس غربت در دلم ریشه دوانید
و بی تو ای عشق زاغ بی احساس نفسهایم در هق هق هایم گم شد…
و بی تو زندگی ام تباه شد
و بی تو فقط ببن که عشق در شوره زار بی محبتی گم شد…
مثل یک گمشده که هیچ وقت پیدا نمیشود..مثل من..!!!
شعر احساسی باران
همه چیز از فکر آغاز میشود
فکر ما تبدیل به احساس می شود
و احساس در ما موجب بروز
یک رفتارمیشود
و این رفتار ما را به نتیجه میرساند
پس فکرتان را زیبا کنید
شعر احساس
اگه حوصلشو نداری بهش بگو!
اما هیچوقت جوری رفتار نکن که احساس کنه اضافست…
شعر احساسی
گیرد اندر دل پاکش خانه
نکند احساس که هست آن یا نه
شعر احساس غریب
بصد جانش خریدم کی روا باشد که بفروشم
بتحسین تنگ فهمان و احساس لئیمانش
شعر احساس عاشق
تکیهگاهیست ،
ادراک خیالین قامت گرمابخش تو ؛
همدردیهای ناگفتهات
اما
خوشترین ساز جهان ؛
دلگیر چون شوم از هر که غیر تو
هراسی نیست ،
حضور توست
آغوش آرامبخش کودک احساس من ؛
مرا
عاشقانه
در آغوشم گیر ،
نونهال احساس
دیریست
گریان است …
شعر احساس جمیل
عصبانی بودن ازدیگران یعنی شما
به اواجازه دهید،احساسات شمارا کنترل
کند و بر کیفیت زندگی شما تاثیر بگذارد!
این احمقانه است!
شعر زیبای احساسی
من از شانه های خسته احساس میترسم
که بار تار و پودم را
میان کاروان مستطیلی شکل
درون خاطرات تاب تابوتم
رها از خویش بگذارند.
بیا تا باز برگردیم
به کوهستان خوابیدن
به آنجایی که در فصل جوانیها
به تلخی زان گذر کردیم!
تو مسرور از جوانی باش
غرق در شادی بیپروا
رهایم کن در این بیغوله غمبار
که من دیگر جدا گشتم
ز فصل عشقبازیها
و بر من بیگمان سهل است
فریب دلنوازیها!
رهایم کن در این بیغوله غمبار
که تا در حسرت آن آرزوی کهنه دیدار
ز نسج تار و پود خویش
بسازم سوز آوازی!
نمانده شور آغازی!
شعر های احساسی زیبا
بیا در کوچه باغ شهر احساس شکست لاله را جدی بگیریم
اگر نیلوفری دیدیم زخمی برای قلب بیمارش بمیریم
بیا در کوچه های تنگ غربت برای هر غریبی سایه باشیم
بیا هر شب کنار نور یک شمع به فکر پیچک همسایه باشیم
بیا در یک شب آرام و مهتاب کمی هم صحبت یک یاس باشیم
اگر صد بار قلبی را شکستیم بیا یک بار با احساس باشیم
بیا یک شب در این اندیشه باشیم به فکر درد دلهای شکسته
به فکر سیل بی پایان اشکی که روی چشم یک کودک نشسته
به فکر اینکه باید تا سحرگاه برای پونه ها یک شب دعا کرد
ز ژرفای نگاه یک گل سرخ زمانی مرغ آمین را صدا کرد
به او یک قلب صاف و بی ریا داد که در آن موجی از آن و تمناست
پر از احساس سرخ لاله بودن پراز اندوه دلهای شکیباست
بیا در خلوت افسانه هامان برای یک کبوتر دانه باشیم
اگر روزی پرستو بی پناه است برای بالهایش لانه باشیم
بیا در لحظه ی سرخ نیایش چو روح اشک پاک و ساده باشیم
بیا هر وقت باران باز بارید برای گل شدن آماده باشیم
شعر عاشقانه احساسی زیبا
امروز برایت روز دیگر است
روز آغاز تمام احساس
روز میلاد صداقت در عشق
امروز نسیم مهمان توست
امروز نسیم عطر شکوفه های دوستی را می پاشد
بر سنگ فرش خانه ات
بر برگ برگ نگاهت
امروز به کوچه خیال برو
و با دستهای پر از مهرت
برگهای زرد پائیز را از بستر سرد کوچه ها جمع کن
و برایشان از تولد بهار بگو
از صداقت کلامت
امروز زیر نگاه باران به حیاط خانه برو
و برای یاس آبستن از فردا بگو
امروز عاشق شو و در خلوت عشقت
تصویری از روزهای سبز زندگی بساز
و وفا را میهمان این خلوت کن.
شعر های زیبای احساسی
شب اول جدایی خیلی سخته….
خاطره ها از هر طرف بهت فشار میارن….
حرف ها….
قول و قرارها….
اما بالاخره با تمام اشک ها میگذره….
از فرداش باورت میشه کم کم و یاد میگیری که دلتنگ نباشی….
استخونهای شکسته احساست رو جمع میکنی و جملات اخر رو هی با خودت مرور میکنی….
تا بفهمی خیلی وقت بوده که تاریخ مصرفت تموم شده بوده و خودت داشتی الکی هی کشش میدادی….
میشی یه اشنای دور مثل همه….
زیباترین شعر احساسی
گاهی احساس میکنم روی دست خدامانده ام…
خسته اش کردم…
خودش هم نمیداندبامن چه کند؟
شعر های احساسی و زیبا
من به دنبال کسی می گردم
که در آیینه مرا می نگرد
التهاب فکر فردای غریب
هنوز نمی دانم!
کور فانو س به دستم
منتظر ، فردا، کی ، کجا؟!
تیک وتاک ساعت
تپش قلب کتاب ودفتر
واژه هایی چون آب
من کجای این کتابم!
نمی دانم!
دندانه ی شانه
خبر از ریزش مو، ثانیه از سر زمان
ریزش برگ درخت تقویم
و همچنان ، قلمی که می نویسد
بی وزن ، بی روح، بی احساس!
ضرب وتقسیم واژه ها ، حرفها
به خدا جای دل تنگ است اینجا !
پشت آئینه چه پنهان است؟
نکنددل من است که عریان است ؟…
یک شعر احساسی زیبا
دوست داشتن سکوت نیست !
گاهی دل تمنا می شود
فریاد می خواهد
مرد و زن ندارد !
وقتی دوستش داری
ب ایست پایِ احساست
پایِ دلت
یک گوشه نشستن
این پا و آن پا کردن
بهانه است !
بهانه ای برایِ غرورت
پایِ دلدادگی که به میان است
بی خیالِ حرف و حدیث باش
چه حدیثی بالاتر از
برقِ چشمانش
به وقتِ اعترافِ تو !
چه حرفی پاک تر از
کلماتِ چیده شده در ذهنِ عاشقت
و لکنتِ زبانت برایِ گفتنِ تمامشان ؟
دوست داشتن پا رویِ پا گذاشتن نیست !
دوستش داری ؟
به احترامِ دلت
زبان باز کن
ما آدمها عجیب بدهکارِ دل می شویم
این روزها
شعر کوتاه احساسی و عاشقانه
خیلی هم سخت نیست
یاد گرفتنِ اینکه
قدم هایت را آهسته باید برداری
خیلی هم سخت نیست
فهمیدنِ اینکه
گاهی باید خودت به شانه ات بزنی و بگویی
هی تو !
من اینجا کنارت نشسته ام
خیلی هم سخت نیست
کشتنِ احساسی که
ممنوعه می شود
گاهی
تنها کافیست
یک بار در هم بشکند
آنچه که اسمش
بــــــاور است … !
شعر احساسی کوتاه
برای شاد بودن کافیست
کمتر فکر کنید
بیشتر احساس کنید.
کمتر اخم کنید
بیشتر لبخند بزنید
کمتر قضاوت کنید
بیشتر بپذیرید.
کمتر گلایه کنید
بیشتر سپاسگزار باشید.
شعر عاشقانه احساسی کوتاه
آدمها ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ هستند؛
ﺑﺎ ﻣﺪﺭﮎ…
ﺑﺎ ﭘﻮﻝ…
با شغل…
با مقام…
ﺑﺎ همسر…
اما ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ.
خوشبختی یعنی:
احساس رضایت
از هرچه داریم
و هرچه هستیم
شعر های احساسی کوتاه
ای کودک احساس من
چرا تو پژمرده شدی
ترا که اینگونه شکست
از چه تو آزرده شدی
ای کودک احساس من
چرا بهانه گیر شدی
خوراک توغم بودو بس
باز هم بگوکه سیرشدی
شعر نو احساسی کوتاه
میخواهی بروی؟
بهانه میخواهی؟
بگذار من بهانه را دستت بدهم…
برو…
هرکس پرسید چرا؟
بگو…
لجوج بود…
همیشه سرسختانه عاشقم بود…
بگوفریادمیزد…
همه جا فریاد میزد که مرامیخواهد…
بگو دروغ میگفت…
میگفت هرگز ناراحتم نکرده ای…
بگو درگیر بود…
همیشه درگیر افسون نگاهم بود…
بگو بی احساس بود…
به همه ی فریادها،اخم هاوتوهین هایم
فقط لبخند میزد…
بگو او نخواست…
نخواست جزمن کسی در دلش خانه کند…
شعر کوتاه احساسی و زیبا
یادمان باشد
که یکی اینجاست
بی آنکه دیده شود
نوازش می کند ما را هر دم
و ما با آنکه دیده می شویم
سر احساس را قربانی می کنیم
از یادمان نرود احساس
اسرارش به سیالیست
جاری بایدش کرد
شعر کوتاه احساساتی
سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد.
از ایمان سخن نگو!
بگذار از نوری که بر چهره داری ، آن را احساس کند.
از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو!
بگذار آن را جلوی چشمش ببیند .
از اخلاق برایش نگو !
بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد .
از تعهد برایش نگو !
بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند !
شعر در مورد احساس
من یاد گرفته ام که مردم آنچه گفته اید را فراموش می کنند
آنچه انجام داده اید را از یاد می برند
ولی هرگز احساسی که به آنها داده اید را فراموش نمی کنند
شعر های احساسی و کوتاه
وقتی به احترامِ آرامشِ نگاه تو
وآن صدای بارانیت
میرقصد قلم
واژه های شعر من
بوی احساس ترا می گیرند
یادت هست آنروز
کنار یاسها و
هوای ناب احساس
چگونه برایت میخواندم
عاشقانه ترین ترانه ها یم را
و تو تنها
با یک لبخند
همچون ستاره ای که بدرقه میکند
سیاهی شب را
برای آرامش
صبح دیگرشعرم
مژده ی طلوع بودی
خوب میدانستم تو را
که در نگاهت مدام می روئید
تمام خاطره ی کودکی هایم
سادگی
صداقت
پاکی
در چشمان تو بود
و اینک
به احترام آرامش نگاه تو
میزبان دسته دسته
اقاقی مستم
که در شب عاشقانه ی شعرم
می رویند تا سلام ات دهند
شعر احساساتی غمگین
خودت را به انجام کارهایی عادت بده که تو را به سمت آرامش و موفقیت هدایت کند
منتظر نباش کسی به تو انرژی مثبت دهد؛
خودت شروع کننده باش و احساس خوبت را به دیگران منعکس کن
شعر در مورد احساس
قاتلان احساس
خون بها آماده است
زیر دریا ، یک صدف
در سوگ دختر می گریست
دانه احساس می شکافت
قلب مروارید می تپید
شعر های احساسی و غمگین
بی تو
فریادم در اعماق چاههای احساس
پژواکی به وسعت پوچی دارد
و به بلندای سکوت …
دانلود شعر احساسی غمگین
یکنفر کاشف لبخند
در این نزدیکیست
با شما شاید هم
یکقدم فاصله دارد اما
بس که بی پنجره دیوار اینجاست
دست احساس کسی
گل نکند بالایش
یکنفر می فهمد
که چه اندازه سخاوت جاریست
در نگاهی که
گره خورده به
سرسبزترین خاطره ها
شعر عاشقانه احساسی غمگین
درونت در جدال فکر و احساس
مقابل کرده ات با گفتگویی
شعر نو احساسی
یکی در فکر دائم “من” نمودن
یکی غرق است در احساس “اویی”…
شعر نوی احساسی
به دیرناکی همه ی فاصله ها
حصارهای تنگ زندانت را
از دیوارهای خُرد نشده
تا همه ی آزادی احساس
با شعرهای لبانت
خراب می کنم…
شعر در مورد احساس
سپهر صبحگاهی، شعری بخواند از خود
شعری بدون احساس، هرکس براند از خود
دلها به مثل آبی، بی رنگ و بی زبانند
این لحظه های عاصی، بی وقت و بی زمانند
دریا تهی ز آب و دنیا بدون خورشید
عاشق بدون معشوق، انسان بدون امید
دلها رها به صحرا، خشکیده و تکیده
دنیا چو گرگ وحشی، خون خورده و مکیده
در این شب سیه فام، دلها چویخ گشته سرد
از انتهای این دل، بانگی برآمد از درد
شعر نو احساساتی
در هوای دفتر من چیده است دزدانه، شعر
یک بغل احساس ساده، خوشه چین از دامنش
شعر های نو احساسی
سیاهی می دود در چشم افکارم
وشعری خفته بر سیمای این کاغذ
اگر شلاق دلتنگی زند
بر گونه ی احساس خاموشم
قلم لرزانتر از دیروز
به دفترهای پاییزش
زاشکش هدیه می بخشد
ومن شبگرد این شبهای دلگیرم
که ابیات دیار کودکیها را
بر اندام جوانی قاب می گیرد
ومی خواند کسی تنها
مرا بر ساحل خوشبخت راهی هست!
شعر احساسی فیک
وای چه احساس قشنگی
دست، تو دست تو گذاشتن
واسه تو ترانه خوندن
در کنارت جون سپردن
وای چه احساس قشنگی
انتظارت و کشیدن
اومدنه، تواز راه
نازت و با جون خریدن
وای چه احساس قشنگی
چشم من خیره به چشمات
باورم نمیشه امروز
که منم حرف رو لبهات
وای چه احساس قشنگی
که فقط مال منی تو
من نوشتم روی قلبم
همه دنیای منی تو
شعر در مورد احساس
من آب بودم
من آتش بودم
آبی بر آتشها
و آتشی بر دلها
که در تیرک عمودی وجودم
در رستنگاه عشقم
آن بالاترین نقطه افکارم
یک شاخ گل احساس رویید
شعر احساسی و عاشقانه
اشکهایم در سحرگاهان
بر لحظه لحظه خاطراتم
و بر شاخه گل احساسم
می نشست
و او را پاس می داشتم
شعر احساسی عاشقانه
گوش فرا ده به واژههای پرنده
هر لحظهی آرام
احساس بیانتها.
موسیقی طبیعت
همراهی میکند
گلهای برفی را.
شعر در مورد احساس
در جدال ثانیه های پر فریاد…
در توهم هزار خاطره از ملال بی کسی!
من پی بهانه می گردم…
برای چیدن یک احساس!
شعر احساسی لا یوصف
در باور هر “قلم” کتابی شعر است
در شور و شر ِ واژه، شرابی شعر است
“احساس” چو رود می خزد در کلمات
آنجا که سوال و هر جوابی شعر است
شعر در مورد احساس